انتخابات

گلچینی از مطالب دینی و پاسخ به سئوالات

انتخابات


به بهانه انتخابات؛ شرایط یک مسئول از دیدگاه امام صادق (ع(

 

 «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»(به یقین خدا سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى‏دهد تا آنكه آنان آنچه را در وجودشان قرار دارد تغيير دهند.)(رعد11)

 

باپیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران وتأکید بنیانگذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی (ره )بر اینکه مردم باید دخالت در امور کشور داشته باشند وسرنوشت شان را خود ، رقم بزنند، انتخابات بسیاری درکشور ما برگزار شده است. همیشه شنیده ایم و با یکدیگر به گفتگو نشسته ایم که باید به کاندیدای اصلح رأی بدهیم و هر کدام از ما معیارهایی را برای شناسایی فرد اصلح مد نظر داریم. بی تردید بعد از قرآن کریم مهم ترین منبع ما سنت پیامبر اکرم و ائمه معصومین (علیهم السلام) است که با الگوگیری از آن بزرگواران و ارج نهادن و عمل به فرامین آنان، می توانیم بسیاری از مشکلات  مادی و معنوی خود را اصلاح کنیم. در این مقاله نکاتی از روایت امام صادق (علیه السلام) که درآن توصیه های بسیار مهمي به والی اهواز «عبدالله نجاشی » دارند مورد بررسی قرار می گیرد. امید است که مردم وکاندیداهای محترمی که  خودرا در معرض رأی مردم قرار داده اند و در نهایت، فردی که منتخب مردم می شود بیش از پیش به نکات منقول امام صادق(علیه السلام) توجه داشته باشند.

توصیه های امام صادق (علیه السلام) به والی اهواز

در زمان ائمه هدی (علیهم السلام) به علت آنکه حکومت به دست نااهلان بود آن بزرگواران اصحاب خود را از رفتن به پیش حاکمان بنی امیه و بنی عباس نهی می کردند مانند قضیه «صفوان جمال» که حضرت صادق (علیه السلام) وی را از کرایه دادن شتران خود به حکومت جور بنی عباس نهی کردند؛ اما به بعضی از اصحاب خود در شرایطی که به صلاحدید شیعه بود اجازه گرفتن مناصب حکومتی را می دانند مانند «علی بن یقطین »که امام کاظم (علیه السلام) با توصیه به تقیه، اجازه پذیرفتن منصب وزارت را به وي دادند. عبدالله نجاشی جزو این افرادی است که حضرت با توصیه های خود، راهی که در مقابل او و وظایفی که در قبال حکمرانی بر مردم دارد به زیبایی ترسیم می کند. لازم به ذکر است که این روایت در کتبی مثل «بحارالانوار علامه مجلسی ج 72 ص 360 » و «وسائل الشیعه شیخ حر عاملی ج 17 ص 207» به نقل از بزرگانی چون شهید ثانی، شیخ طوسی، شیخ مفید و ابن قولویه قمی (رحمت الله علیهم) ذکر شده است.

در این روایت آمده که: «عبدالله بن سلیمان النوفلی» می گوید: من محضر امام صادق (علیه السلام) بودم که از طرف «عبدالله نجاشی» نامه ای به امام رسید. درآن نامه آمده بود: «بنام خداوند بخشنده مهربان، خدا عمر سيد و مولايم را طولانی کند و مرا فدایی او قرار دهد، و هيچ گاه ناگوارى شما را نبینم. اى سيد و مولايم! بدان كه من گرفتار حكمرانى اهواز شدم و اگر نظر آقايم باشد برای تقرب من به خداوند متعال و پیامبرعظیم الشأن اسلام برايم مرزى معين كند و نمونه‏ هایی ذکر کند که راهنمایم باشد و در نامه‏ ای توصیه های خود را مرقوم فرمایند که چه كارى را برايم روا می دانند، و در چه چیزی بخشش كنم و از چه کسانی هدیه پذیرم، زكاتم را كجا مصرف كرده و به چه كسی اعتماد كنم که با او مشورت کرده و اسرارم را برای او بازگویم؟ اميد است خدا مرا به راهنمائى شما رهائى ببخشد زيرا تو حجت خدا بر خلقی و امين او در سرزمین های خدایی.»

در جواب نامه والی اهواز، حضرت، جواب مفصلی مرقوم می فرمایند که اهم آن به طور فشرده چنین است:

1- من باشنیدن خبر حکمرانی تو  بر اهواز، هم مسرور شدم و هم نگران، اما شاديم به حكمرانى تو از این خاطر است که گفتم چه بسا خدا به وسيله تو، به داد درمانده و ضعیفی از دوستان آل محمد (علیهم السلام) رسد، و به وسيله تو آنها که خوار شده اند را عزيز كند و برهنه‏ هایشان را بپوشاند و ناتوانشان را نيرو دهد و آتش مخالفان را از آنها خاموش كند. و اما نگرانی ام از اينست كه  با دوستى از دوستان و شیعیان ما ناسازگاری كنى و بوى بهشت را نشنوى.

2- بدان كه رهائى و نجاتت در آخرت بسته به رعایت این نکات دارد:

الف-  حفظ جان و دفع آزار از دوستان خدا.

ب- مهربانی و وقار و آرامش درهنگام برخورد با مردم.

ج با نرمی برخورد کن، البته نه آنگونه که به نظر ضعیف برسی.

ه در شدت عملت، غضب شخصی خود را به کار مبر.

و-  با آگاه كردن مردم بدانچه موافق حق و عدل است از شكاف در زندگیشان جلوگیری کن.

ز- از سخن چين ها و خبرچين ها بپرهیز. مبادا يكی ازآنان به تو نزدیک شود، اگر خداوند ببيند كه از آنها سخنی می شنوى بر تو خشم كند، و آبرویت را بریزد.

3- با کسی انس بگیر و از کسی مشورت بخواه که امتحان خودش را پس داده، همواره با بصیرت، و امین تو باشد.

4- مبادا درهمی و یا هدیه ای به چاپلوسان و ثنا گویانت دهی که باید همان مقدار را در راه خدا بدهی.

5- ای عبدالله مواظب باش که پول وطلا وجواهرات انبار نکنی وگرنه شامل این آیه می شوی ِ «وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ يَوْمَ يُحْمى‏ عَلَيْها في‏ نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ » (و كسانى را كه طلا و نقره مى‏اندوزند و آن را در راه خدا هزينه نمى‏كنند، به عذاب دردناكى مژده ده روزى كه آن اندوخته‏ها را در آتش دوزخ به شدّت گرما دهند و پيشانى و پهلو و پشتشان را به آن داغ كنند [و به آنان نهيب زنند] اين است ثروتى كه براى خود اندوختيد، پس كيفر زراندوزى خود را بچشيد. (35 و 34 توبه)

6- اینکه بتوانی غذایی و یا حتی شیرینی به افراد مستمند و شکم خالی برسانی را کوچک مشمار که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرموند: «آنکه با شکم سیر شب را به صبح برساند در حالی که همسایه اش سر گرسنه به بالین بگذارد ایمان به خدا و روز قیامت ندارد. اصحاب گفتند: یا رسول الله پس ما هلاک شدیم (نا امید شدیم) حضرت در جواب آنان فرمودند: حتی اضافه غذا و لباس خود را هم که به آنان بدهید موجب خاموش شدن غضب الهی است.»

7- دنیا در نظرت بی ارزش باشد. امیرالمومنین (علیه السلام) در حالی که مشغول به زراعت بودند دنیا به مانند زنی زیبا در نظرش ظاهر شد. حضرت به او فرمودند: «برگرد و دیگری را به ازدواج خود درآور که تو در شأن من نیستی» و مشغول به کار خود شد. امیرالمومنین از دنیا رفت درحالی که هیچ حقی از کسی به ضمه اش نبود.

8- مبادا مؤمنی را بترسانی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: هرکس به مؤمنی نگاهی غضبناک کند تا بترسد در روزی که هیچ سایبانی جز سایبان الهی وجود ندارد خداوند او را می ترساند و او را به صورت مورچه وارد محشر می کند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) می فرمایند: کسی که به فریاد مؤمن نگران و ناراحت برسد روزی که هیچ سایبانی جز سایبان الهی وجود ندارد خداوند به فریادش برسد و او را ایمنی دهد از روزی که به نام هراس بزرگ (فزع اکبر) است و درآن روز او را از عاقبت بد، رهایی بخشد.

9- در ادامه، حضرت روایاتی را از وجود مقدس پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مورد برآوردن حاجات مؤمن می فرمایند:

«کسی که حاجت برادر مؤمن خود را برآورد خداوند حاجات زیادی از او برآورد که یکی از آنها بهشت است.»

«هر كه برادر مؤمن برهنه خود را بپوشاند خداوند از سندس و استبرق و ديباى بهشت او را بپوشاند و تا نخى از آن بر تن آن فرد برهنه باشد پيوسته در رضوان خدا است . »

« هر كه برادر گرسنه ‏اش را سیر کند خداوند از خوراكهاى خوب بهشت به او دهد، و هر كه تشنه ای را سیراب کند خدايش از شراب سر به مهر بهشت به او بنوشاند. »

«هر كه خدمت  به برادر دینی اش کند خداوند خدمتکاران بهشتی را خادم او گرداند، و با اولیاء پاكش او را جا دهد.»

«هر كه به ازدواج مؤمنین کمک کند خداوند در بهشت او را به ازدواج درآورد و او را همدم صديقان از خاندان پيغمبرش و برادرانش كند.»

«هر كه به غیر حاجتی به ديدن برادر مؤمنش رود او از زائران خدا نوشته شود و بر خداست كه زائرش را گرامى دارد.»

«لغزشهای  مؤمنان را وارسى نكنيد زيرا هر كه چنین كند خداوند روز قيامت لغزشهايش را وارسى، و او را درون خانه‏اش رسوا كند. »

«جبرئيل فرود آمد و گفت: اى محمد! خدا سلامت ميرساند و ميفرمايد نام مؤمن را از نام خودم گرفتم و مؤمن از من است و من از مؤمن، هر كه بمؤمنى اهانت كند در برابرم به نبرد برخاسته است.»

«ای على با كسى بگو مگو مكن تا از درونش آگاه شوی اگر خوب است خدا دوستش را تنها نمی گذارد و اگر بد است بديهاش او را بس است.»

«كمترين كفر اين است که کسی از برادر دینی اش كلمه‏اى بشنود و آن را بخاطر سپارد به قصد آنکه او را رسوا كند، آنان در قیامت هیچ بهره ای ندارند.»

«هر كه درباره مؤمن آن را بگويد كه دو چشمش ديده و دو گوشش شنيده باشد تا با آن مطلب آبرويش را ببرد از آنان است كه خداوند عزوجل فرموده است : إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ .» (كسانى كه دوست دارند كارهاى بسيار زشت در ميان اهل ايمان شايع شود، در دنيا و آخرت عذابى دردناك خواهند داشت، و خدا [آنان را] مى‏شناسد و شما نمى‏شناسيد.) (نور19)

« هر كه از برادر مؤمنش حكايتى كند كه آبرويش را ببرد و دشنامش دهد خدا او را درگير خطايش كند تا از آنچه گفته خود را رها كند و هرگز نتواند خود را از آن رهایی بخشد.»

«هر كه برادر مؤمنش را شاد كند اهل بيت (علیهم السلام) را شاد كرده، و هر كه اهل بيت را شاد كند رسول خدا را شاد كرده، و هر كه رسول خدا را شاد كند خدا را شاد كرده، و هر كه خدا را شاد كند بر خدا سزاوار است كه او را به بهشت برد.»

10- تو را به تقوای الهی و برگزيدن طاعتش و چنگ زدن به ریسمان او سفارش می كنم  كه هر كس به ریسمان الهی چنگ زد به راه راست هدایت شد. از خدا بترس و كسى را بر رضاى خدا و خواسته اش مقدم مدار كه اين سفارش خدا ی عزوجل بر خلقش می باشد و بدان كه مردم به چيزى بزرگتر از تقوى الهی موظف نشده اند كه این هم سفارش ما اهل بیت است، پس تا می توانى دست به چيزى از دنيا نزن كه فردای قیامت از آن پرسیده می شود.

نوفلى گوید: چون نامه امام صادق (علیه السلام) به نجاشى رسيد آن را خواند و گفت: به خداى يگانه مولايم راست گفته است. كمتر كسى به اين نامه عمل می كند جز آنكه نجات يابد و عبدالله پيوسته تا زنده بود بدان عمل مي كرد.

احسان جعفری پور

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نویسنده : مشاور مذهبی
تاریخ : دو شنبه 1 اسفند 1386
زمان : 10:54


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.